نقش دعا در رسیدن به مطلوب

نقش دعا در رسیدن به مطلوب

نقش دعا در رسیدن به مطلوب «قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَٰنَ ۖ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ…».1
مسئله طلب و خواستن امری است که از طرف رب الارباب است، خداوند می‌خواهد که خلقش آنچه نمی‌داند طلب کند، در فطرت اولیه هر بشری خداوند این قوّه را قرار داده است که دائم سؤال می‌کند چون عالم می‌شود به‌ دنبال آن علم عمل صورت می‌گیرد.

 

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ»2 «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ…»3 «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا».4

 

در دعای کمیل می‌خوانیم:
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ کُلَّ شَيءٍ…».
«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَهْتِكُ الْعِصَمَ وَ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ النِّقَمَ…».

 

در مناجات شعبانیه گفته می‌شود:
«إِلَهِي أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَيْكَ مِمَّا كُنْتُ أُوَاجِهُكَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْيَائِي مِنْ نَظَرِكَ وَ أَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْكَ إِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِكَرَمِك‏».
معبودا، من بنده‌ای هستم که می‌کشم خود را به سویت و به درگاهت از آنچه در برابر تو ایستادگی کردم در موضوع کم شرمی ازنظر و نگاه تو و از تو عفو می‌جویم زیرا عفو نمایش کرم تو است.

 

در این راه یعنی تقرّب به خدا در مرتبه اوّل باید طلب عفو کنیم از گناهانمان چون بااین‌همه خیال و گناه و نادانی تقرّبی حاصل نمی‌شود، باید از خدا خواست تا ازاله شود اوصاف پست، می‌فرماید:

«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ سُؤال خَاضِعٍ ذَلِیلٍ خَاشِعٍ أَن تُسَامِحَنِی وَ تَرحَمَنِی‏» دائم شخص باید از خدا بخواهد که او کمکش کند، او خارج کند و بیرون آورد از جهل و اوهام و در رأس گناه یعنی دوری از خدا چون خودش فرموده: « وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَىٰ مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ».5

 

تمام افعال شخص طالب باید الهی شود، نمی‌شود گفت فلان شخص تهذیب نفس کرده خود را، این‌یک لفظ بیش نیست؛ باید شخص در رفع موانع و کنترل نفس خود کوشا باشد یعنی عمل به قرآن و سنّت رسول‌الله صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله نماید، مجاهده و مخالفت با نفس مقدمه راه است، اگر جدا شود از انسان مخالفت با نفس هرگز این شخص نمی‌تواند قدم از قدم بردارد. به هر جهت مسئله چیز‌فهمی ‌بدون تزکیه و تهذیب نفس امکان ندارد، باید شخص خود ازاله اوصاف پست کند، باید همه عمرش را جهت عمل به قرآن و روایات بگذراند، با این حساب چطور می‌توانیم بگوییم فلان شخص فلانی را به مقصد رساند یا او را سیراب کرد. لذا اهل معرفت می‌فرمایند ما فقط راهنمایی می‌کنیم، هشدار می‌دهیم، این شخص طالب است که باید بر صراط مستقیم باشد.

 

در دعای جوشن كبیر می‌خوانیم:

«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ باسْمِكَ يَا اللَّهُ، يَا رَحْمَانُ، يَا رَحِيمُ، يَا كَرِيمُ، يَا مُقِيمُ، يَا عَظِيمُ، يَا قَدِيمُ، يَا عَلِيمُ، يَا حَلِيمُ، يَا حَكِيمُ، سُبْحَانَكَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ! خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ يَا رَبِّ».

 

در بلد الامین و مصباح كفعمی است و آن مروی است از حضرت سیّد ساجدین از پدرش از جد بزرگوارش حضرت رسول صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله که این دعا را جبرئیل آورد برای پیغمبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله دریکی از غزوات درحالی‌که بر تَن آن حضرت جوشن گرانی بود كه سنگینی آن بدن مباركش را به درد آورده بود، پس جبرئیل عرض كرد: یا محمد صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله پروردگارت تو را سلام می‌رساند و می‌فرماید: بكن این جوشن را و بخوان این دعا را كه او امان است از برای تو و امّت تو.

 

دستور داده‌شده که بخوانید اسماء و صفات الهی را، خواندن هرکدام از اسماء و صفات الهی آثاری دارد، همه نیکوست « قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَٰنَ ۖ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ…» آیا خواندن این هزار اسم که اسم اعظم در آن است طلب از خداوند نیست؟ استعانت از او نیست؟ آیا در آن عمل نیست؟ استجابت در عمل است، چون شخص عامل شد آثارش همان‌که خدا فرموده مخالفت با نفس نورانیت دارد، ترقی دارد، خلاصی از آتش و شیطان دارد.

 

به هر جهت برای شخص طالب بدون زحمت و عمل به دستورات خداوند و پیامبرش صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله و ائمه هدیٰ علیهم‌السلام امکان ندارد فلاح و رستگاری حاصل شود، حال که خداوند این بزرگان را در اسرار خودش قرار داده اوّل کلامشان امید به رحمت و مغفرت رب الارباب است یعنی شخص طالب را کاملاً امیدوار می‌کنند که می‌شود خدا را شناخت، راه خداشناسی را بیان می‌کنند، امّا همچنان که آیت‌الله قاضی و آیت‌الله انصاری و حضرت آیت‌الله نجابت قدّس‌سرّهم می‌فرمودند امکان دارد و تحقق هم پیداکرده که شخص خدا را بشناسد، امّا می‌فرمودند این زحمت لازم دارد یعنی باید عمل شود، نشد کسی خدمت ایشان برسد و او را ناامید کنند چون امکان دارد امّا (با خون‌جگر شود). زحمات زیاد لازم دارد، اینکه گفته می‌شود هرگز اولیای الهی مردم را ناامید نمی‌کردند چون می‌دانستند که اوصاف الهی هرگز به زمان و مکان بستگی ندارد، همیشه خداوند قادر و حی و عالم و عفو است، هرکجا چه در این نشئه و چه در نشئه دیگر، چه در برزخ و قیامت، عفو قدرت خدا ابدی است، هر وقت شخص طلب کند خداوند جبران می‌فرماید و الا باید گفت خداوند نستجیربالله فقط در این دنیا قادر و عفو است. هرزمانی شخص طلب کند خداوند او را هدایت می‌کند، پس ناامیدی معنی ندارد بلکه کفر است.


1.اسراء/110.

2.انفال/24.

3.جمعه/2.

4.شمس/9.

5.نور/21.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *